اضطرابی عجیب درونش را فرا گرفته بود امّا گامهایش را محکم و استوار برمی داشت،کودکی را که در آغوش داشت به نزد قومش آورد.گفتند:ای مریم،کار بسیار عجیب و بدی انجام دادی!نه پدرت مرد بدی بود و نه مادرت زن بدکاره ای! مریم که روزه سکوت داشت به کودکش اشاره کرد یعنی از او بپرسید.گفتند:چگونه با کودکی که در گهواره است سخن بگوییم؟ناگهان کودک زبان به سخن گشود و گفت:من بنده خدایم،او کتاب به من عطا کرده و مرا پیامبر قرار داده است و مرا هرجا که باشم موجودی پر برکت خواسته و تا زمانی که زنده ام، مرا به نماز و زکات امر فرموده است.سلام خدا بر من،در آن روز که متولد شدم و در آن روز که می میرم و آن روز که زنده برانگیخته خواهم شد
سال روز میلاد باشکوه پیامبر بزرگ خداوند، منادی توحید و نوع دوستی
حضرت عیسی مسیح علیه السلام بر مسیحیان حق جوی جهان، فرخنده باد
پیشوای ششم...برچسب : نویسنده : daroshshafa بازدید : 88