باز هم عرفه، با همه راز و رمزهايش از راه رسيد. روزى پر از شور و شيدايى و شناخت؛ روز خوشه چينى بندگان از پهن دشت معرفت الهى.روزى كه نگاه قلبها،بيش از هميشه به آسمان است؛روز چشمهاى بارانى و نيازهاى آسمانى. آرى، عرفه، روز بازگشت عارفانه است از كج راهه گمراهى و تاريكى، به شاه راه هدايت و نور همراه با حسين (ع)در همين روزها،امام حسين عليهالسلام ، در مكه از خيمه بيرون رفت؛ در حالى كه خاندان و فرزندانش در پى ايشان بودند و در كنار كوه. با چشمان اشكبار و دستهاى رو به آسمان، همين دعاى عرفه را زمزمه كردند؛ شما هم خود را همراه فرزندان امام حسين عليهالسلام بدانيد كه از خانه بيرون آمدهايد و پشت سر آن حضرت، بر دعاى امام آمين مىگوييد. ناگهان، قلبت متلاطم مىشود. احساس همراهى با فرزندان امام حسين عليهالسلام دلت را تكان مىدهد؛ گويى گرماى وجودشان را احساس مىكنى! اشكهايت چون سيل جارى مىشود؛ احساس مىكنى گمشدهات را يافتهاى. همنواى جمعيت مىشوى: ...الهى العفو...اگرچه دير...؛ ولى آمديم چه قدر شيرين است ساعتها در بر دوست نشستن و زمزمه «الهى الهى» بر لب داشتن؛ ساعتها بر كرانه اقيانوس معرفت دعاى عرفه نشستن و پاى در خنكاى آب زلالش شستن!چهقدر زيباست بازگشت همگانى بندگان فرارى به آغوش مهربان خدايى كه همه را خواهد پذيرفت؛ مگر نه آنكه خود فرموده: «اگر روى گردانان از من شدت شوق مرا به بازگشتشان مىدانستند، از نهايت شعف جان مىدادند»
الهى! اين كهكشان بىنهايت رحمت تو و اين بندگان كوچك شرمسار؛ شايد دير آمدهايم، ولى آمدهايم. به زلال اشكهاى جارى بندگان صالحت در صحراى عرفات قسم، ما دور افتادگان از حريم عشق و عرفان را بپذير!
آمین
برچسب ها: عرفه، شجره، ملعونه،
برچسب : نویسنده : daroshshafa بازدید : 70